پارودی

تقلای آدمی برای زیستن به گریه‌ام می آورد

امیرِ ناخودآگاه

 یه مدتی بود اسم «امیرکبیر» که به گوشم می‌خورد عنکبوت برام تداعی می‌شد و اصلا هم نمی‌فهمیدم چرا. تا اینکه یه روز رییس به عنکبوت اشاره کرد و گفت: مامان عنگورکبیت عنگورکبیت!

موافقین ۲ مخالفین ۰
پارودی

تو غافلی و به افسوس می‌رود ایام

با خودکار صورتی صفحه‌ی اول کتابی که گذاشته بودم برای پیشکش، نوشته بودم آدم عاقل خوشبختی را دنبال نمی‌کند. زندگی‌اش می‌کند. و بعد دیدم دو خالِ قافِ عاقل را آنقدر پرت و دور از هم گذاشته‌ام‌ که شبیه شده به غافل. و دیدم که این چه به حقیقت او نزدیکتر بود. یک لغزش املایی فرویدی لابد. 

موافقین ۳ مخالفین ۰
پارودی

دیگی که برای عشق نجوشه چه فرقی میکنه توش چی بجوشه

هیچ‌کس مث من اینهمه شکستگی‌ رو ندید و با این حال اینهمه موندن رو بر نموندن دوست داشتن رو بر نداشتن ترجیح نداد. و همینکه دیگه کسی‌ اینجوری مث من دوسِت نخواهد داشت واسه تسکینِ نموندنت کافیه.

اما تسکین نبودنت؟ 

موافقین ۴ مخالفین ۰
پارودی

بیست‌بیست‌وپنج

دیدار، قدر دو سیگار.

موافقین ۵ مخالفین ۰
پارودی

در تو به خواب رفته بودم

می‌شد آن کتابی باشم که تو نوشته بودی. که همه از چاپش سر باز می‌زدند و چیز دندان‌گیری نمی‌دیدندش. همه بخاطر عجیب و نامانوس بودن شخصیت اولش و خط سیر عجیب‌تر داستان که باید شدیداً و عمیقاً ویرایش می‌شد دست رد به سینه ات می‌زدند و سرانجام  یک نشر گمنام که چیزی برای از دست دادن نداشت، به سودای دورِ شُهرت، تیری در تاریکی می‌انداخت. و مرا چاپ می‌کرد. و تو را یک‌شبه به محبوب‌ترین نویسنده‌ی دورانت تبدیل می‌کرد. می‌شد آن کتاب باشم. اگر تو مرا خلق کرده بودی، تو مرا نوشته بودی.

موافقین ۶ مخالفین ۰
پارودی

لذت خفّت یا خفّت لذت

هیچ‌وقت فکر‌ نمی‌کردم به جایی تو زندگیم برسم که مجبور شم به شیش‌تا عروسک ریز و درشت که قطار شدن کنار دیوار و لا و لوشون بچه‌ی خودم هم (احتمالا) هست، یکی‌یکی با رعایت نوبت یه قاشق غذا بدم توأم با صدای ملچ‌مولوچ اغراق‌شده و به‌به و چه‌چه الکی، بلکه دوقاشق ازون قاشق‌ها به شکم طفل منم بره. و اگه رفت، از تمام روزم احساس رضایت کنم؛ و فکر کنم که چه لذت‌ها پیش از این بی‌هوده بودن. مادرانگی یعنی بازتعریفِ تمام مفاهیم زندگی.حتی ابتداییات. خدایا شکرت.

موافقین ۴ مخالفین ۰
پارودی

مسیر دوزخ از ایمان می‌گذشت

 ایمان به پیامبری که معجزه‌‌اش دریغ کردن بود.

موافقین ۲ مخالفین ۰
پارودی

فارسیِ سخت

گمونم که به تمام زبان‌های زنده‌ی دنیا عشق باخته بودم الا زبان سخت ِ تو.

موافقین ۲ مخالفین ۰
پارودی

به نیست آلوده

اینهمه شبیهِ موندن بودی، اینهمه رفتی.

موافقین ۳ مخالفین ۰
پارودی

و چه عامدانه کور بودی

آن مرزها که فاصله می‌پنداشتی همه ترس تمنا بود.

موافقین ۲ مخالفین ۰
پارودی