آدم طبعا نباید از یه زمانی به بعد دیگه ناراحت شه. مگه نه که قدرت عادت بیشتر از غافلگیریای کوچیکه؟ ولی خب یه روزایی که از صبح درگیر جزییاتی، روزای خوبی نیستن واسه فریب عادت رو خوردن. واسه حواله دادن به اشکال نداره. اونروز که دونههای قهوهرو با وسواس گرایند کردی؛ نه اونقدی ریز که خاکش بیاد ته ماگ، نه اونقدی درشت که گسیش نریزه بیرون. اونروز که لوبیاپلو با قیمهریزه درست کردی نه با گوشت چرخ کرده. گلدونا رو پر کوکب کردی. روتختی رو عوض کردی. شمع روشن کردی. دوتا گیس از بغل گوشات بافتی پشت سرت. عطر سینهاتو عوض کردی. خط چشمتو پررنگتر کردی، رژتو سرختر. چشمتو خمارتر. روزای اینجوری واسه به دل نگرفتن و عادت کردن خوب نیستن.