عشق مزخرفه. دردناکه. دردافزائه. وحشتناکه. تو رو وامیداره به خودت شک کنی. خودتو بیرحمانه‌ قضاوت‌ کنی. از دیگران زندگیت فاصله بگیری. از خودت فاصله بگیری. ترسناکت میکنه. عوضت میکنه. کاری میکنه به سر تا پات حساس بشی. حرفایی بزنی کارایی بکنی که هرگز فکرشم نمی‌کردی. همه‌ی اون چیزیه که آدمیزاد توی این دنیا دنبالشه. همه‌ی این بازیا و نمایشا واسه عشقه. اما وقتی بهش میرسی چیه؟ جهنم. ما برای جهنممون شریک میخوایم. نمیخوایم توش تنها باشیم. بعضیا میگن ماموریت آدمیزاد همینه. که بفهمه جای درست و آدم درست کیه.. همه میگن همونجا و همون‌کس که حست میگه. همونکه دلت میگه. اگر حرف دلتو گوش کنی عشق آسونه‌. من اما میگم هرجور نگاهش کنی سخته. خیلی سخته. عشق آسان نداره. عشق لنگرگاهی نیست که بهش برسی و کنارش مأوا بگیری. آدم باید خیلی قوی باشه که بدونه عشق فقط تلاطمه. اینکه باوجود این باز مرتکبش بشه، قدرته. عشق چیزی نیست که آدم‌های ضعیف از پسش بربیان. عاشق بودن امید می‌خواد. امید زیاد. امید خیلی زیاد. شاید تنها شانسی که آدم توی عشق بیاره این باشه که شریک جرمش بهش امید بده. همین.