تنها چیزی که قدرتش از خشم بیشتره، تقصیره. خشم که خاموش‌ نشد یا راهی برای بروز‌ نیافت، دست به کار خلق بازی‌هایی‌، یا روابطی‌، یا دیدگاه‌هایی میشه، که فرصتِ کم‌گذاشتن، و چپاول،‌ و خرد کردن رو‌ فراهم کنه. و‌ با ارتکاب اون‌ها نه فقط خشم تسکین پیدا کنه، که شرم و تقصیر به معادله اضافه بشه. این تنها راه برقراری تعادل در موازنه‌‌‌‌ایه که کفه‌ی خشم مردمونش سنگینه. اما بخش شگفت‌افزای داستان اینه که تمام این بازی‌ها یک دور باطل نامرئیه. که ماحصلی جز خرابی بیشتر و عمیق‌تر نداره.